بعد از سپری شدن بحرانی بزرگ و رسیدن کِشتی کُشتی به ساحل آرامش، توفان استعفای «رسول خادم» هوای ورزش نخست ایران را متلاطمتر از قبل کرد تا شاید این اتفاق، چون صدای طبلی بلند باشد و به گوش مدیران بیتفاوت ورزش خصوصاً آقای وزیر برسد.
رییس فدراسیون کشتی که توانست با تکیه بر دیپلماسی ورزشی، این رشته را از این بحرانی که سران صهیونیست با حمایت همپیمانان خود در IOC (کمیته بینالمللی المپیک) و اتحادیه جهانی ایجاد کردند، نجات دهد، در هفتههای پیش در برزخ بیتوجهی مدیران ارشد ورزش قرار گرفت.
این مدیر موفق، در این مقطع زمانی حساس و سرنوشتساز وقتی با بیتفاوتی وزیر ورزش جوانان روبهرو شد و آینده رشته کشتی که از رشتههای پرمدال و اصلی در گرفتن مدالهای ارزشمند المپیک بوده و هست، را در خطر دید، تصمیم گرفت برود تا در عمل نشان دهد گاهی بهترین شیوه «ایستادن»، «نایستادن» است…
استعفای خادم «نوشدارویی» بود قبل از مرگ «سهراب» اما باید منتظر واکنش مسوولان ارشد ورزش خصوصاً وزیر بود که آیا میتوانند به موقع نوشدارو را به کشتی ایران برسانند یا باز هم خیلی زود، دیر میشود…
جنگ با دستان خالی
پس از بحث و جدلهای زیاد در مورد احتمال محرومیت کشتی ایران در صورت حضور نیافتن کشتیگیران کشورمان برابر رقبای اسرائیلی، فشارهای بینالمللی بسیاری به فدراسیون کشتی و شخص رییس وارد شد تا رسول خادم در آن مقطع زمانی مجبور به واکنش شود.
اصلیترین بخش واکنشهای خادم به آن اتفاقها، اینچنین بود: «امروزه با هجمه و پیگیری جدی از سوی کمیته بینالمللی المپیک روبهرو هستیم و شاید اگر توان دیپلماسیای که در چند سال گذشته بدست آمد، وجود نداشت، ۲۰ روز پیش تعلیق شده بودیم. این تعلیق شامل محرومیت از حضور در مسابقات بینالمللی و میزبانی و بسیاری از موارد دیگر بود.»
وی همچنین در مورد رفع خطر تعلیق کامل فدراسیون کشتی یادآور شد: «برای ورود به چنین موضوع مهمی، توان بالایی نداریم و تنها چیزی که در اختیار داریم توان خود فدراسیون در حوزه ارتباطات خودش است. همچنین تعاملاتی در بخشهای مختلف قارهای و اتحادیه جهانی که بواقع برابر توان و جدیت کمیته بینالمللی المپیک بسیار محدود است. در این شرایط اما برای دومین مرتبه توانستیم زمان بگیریم.»
خادم معتقد بود مراجع ذیصلاح مانند وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، وزارت امور خارجه و حتی شورای امنیت ملی باید وارد گود شوند تا این مشکل را به شکلی منطقی برطرف کنند زیرا تعلیق کشتی و حتی ورزش ایران بسیار جدی است و دیگر نمیتوان با توجیههای همیشگی برابر حریفان رژیم اشغالگر قدس به میدان نرفت.
بعد از آن اتفاقها، خادم چشمانتظار حمایتهای مقامات ورزشی و سیاسی از رشته کشتی برای مقابله مجدد با همپیمانان سران صهیونیست در IOC (کمیته بینالمللی المپیک) و اتحادیه جهانی بود اما وقتی عرصه را خالی دید و خود را بدون حامی؛ تصمیم گرفت استعفا دهد و برود.
حامیان خادم از ورزش تا هنر
در چنین مقاطع حساسی که آبروی رشته کشتی و در مجموع ورزش ایران در خطر است، اینکه یک مدیر ورزشی و کاربلد، بدون پشتیبان به مصاف رقیبان خارجی برود، اتفاقی منطقی نبود و انتظار میرفت وزیر ورزش و جوانان حداقل حمایتها را از «خادم» و «خادمهای» ورزش داشته باشد اما این بیتفاوتیها و آینده خطرناکی که پیش روی کشتی ایران است، خادم را مجبور به استعفا کرد.
البته ساعتی بعد از استعفای رسمی او از ریاست فدراسیون کشتی، بسیاری از مدیران تأثیرگذار این فدراسیون، عطای کار را به لقایش بخشیده و مانند رییس، از سمتهای خود کنارهگیری کردند. در این رابطه آقای ابراهیم جوادی، عضو شورای فنی تیمهای ملی کشتی آزاد اعلام کرد اعضای شورای فنی هم به تبعیت از تصمیم رسول خادم، از سمت خود استعفا میدهند. همچنین بحث استعفای اعضای شورای فنی کشتی فرنگی نیز مطرح است؛ اتفاقهایی که برای ورزش کشتی، آینده خوبی را ترسیم نخواهد کرد.
این نخستین پس لرزههای استعفای رسول خادم بود اما هیچ بعید نیست باتوجه به سرمربیگری رسول خادم، اعضای کادر فنی تیمهای ملی کشتی آزاد هم در حمایت از خادم از مسوولیت خود کناره گیری کنند.
اتفاقهای رخ داده در فدراسیون کشتی حتی آقای پرویز پرستویی را وادار به چنین واکنشی کرد: «رفتن پهلوان رسول از کشتى فاجعه است. استعفاى رسول خادم قهرمان المپیک و جهان از ریاست فدراسیون کشتى و سرمربیگرى تیم ملى کشتى آزاد اگر پذیرفته شود فاجعه است که ورزش اول ایران را به گِل مىنشاند» اما آنها که باید واکنش نشان میدادند، به سکوت خود ادامه دادند.
آقای وزیر! خطر را احساس میکنی
«بررسی و رسیدگی استعفای رییس فدراسیون کشتی در وزارت ورزش و جوانان با تشکیل نشست ویژه» این خبری بود که دبیر این فدراسیون بعد از بحران بزرگ به وجود آمده برای رشته کشتی بیان کرد اما مهمتر از استعفای خادم، خطر تعلیق کشتی و ورزش ایران است.
همچنین محمدرضا داورزنی، معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش با بیان اینکه وزارت ورزش و جوانان قطعاً با این استعفا مخالف است، گفت: باید حتماً با خادم صحبت کنیم تا اگر دغدغه و نگرانی در رابطه با تصمیم او وجود داشته، برطرف شود. راه حل این موضوع و هر مشکلی باید با منطقیترین راه برطرف شود. استعفا
راه حل مناسبی برای حل این موضوع نیست.»
وی در ادامه یادآور شد که اگر مشکلی وجود دارد همه باید با هم کمک کنیم تا راه حل آن را پیدا کنیم زیرا اگر بخواهیم استعفا دهیم و میدان را خالی کنیم درست نیست.»
معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان در رابطه با مبارزه نکردن ورزشکاران ایران با نمایندگان رژیم اشغالگر اینگونه واکنش نشان داد: «۴۰ سال است که این موضوع وجود داشته و تنها مربوط به کشتی نیست بلکه مربوط به کل ورزش است. باید راهکار مناسب بیندیشیم که هم عزت نظام حفظ شود و هم حقی از نظام ضایع نشود.»
در این بین اما آقای مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان که به جای رسیدگی سریع به این مشکل بزرگ، درگیر جلسات کاری خود بود، بعد از نشست با «جیانی اینفانتینو» رییس فیفا، به صورت شفاهی از مخالفتش با استعفای رسول خادم از ریاست فدراسیون کشتی خبر داد.
متأسفانه وقتی خیلی زود، دیر میشود، تازه مدیران ورزش یاد مخالفت کردن با استعفای مدیران کاربلد و حل مشکلات میافتند اما زمانی که مدیران نیاز به حمایت دارند تا بحرانهای سخت و بزرگ را پشت سرگذارند، خبری از آقایان نیست.
البته برخلاف تعبیر آقای داورزنی، خادم میدان را خالی نکرد زیرا مطمئناً استعفا، آخرین فنی بود که رسول خادم باید اجرا میکرد؛ رییسی که روز ۲۸ آذرماه سال جاری و با کسب صددرصد آرای مجمع عمومی، برای ۴ سال دیگر رییس فدراسیون کشتی باقی ماند.
آقای وزیر ورزش، معاونانش و مدیران کمیته ملی المپیک بهتر است یکبار دیگر این جملات را بخوانند: «من برای «کشتی» آمدهام، نمیخواهم برای ماندگاری «خودم» کار کنم. اگر میخواستم برای «خودم» کار کنم، هیچگاه به «کشتی» برنمیگشتم.» و «گذر زمان بسیاری از سؤالها را پاسخ خواهد داد…» مطمئناً همین زمان، در آینده باز نمیگردد و از امروز باید برای فرار از خطر بزرگ تعلیق کشتی و ورزش ایران فکر کرد.